از اینستاگرام پادان دیدن کنید Padan's Instagram

نقد «چیکای باردو» قسمت ۶ از فصل ۲ سریال جداسازی (Severance)

زمان مطالعه: 1 دقیقه

نقد قسمت ۷ فصل ۲ سریال «جداسازی»؛ من از هیجان در حال انفجارم پس از اینکه بالاخره فهمیدم جما پس از این همه وقت چه کرده است.

فصل دوم سریال «جداسازی» یکی از بهترین قسمت‌های خود را پخش کرده است. در قسمت قبل، رابطه مارک و هلی پس از آسیب‌هایی که هلنا با تظاهر به هلی بودن ایجاد کرده بود، ترمیم شد. این داستان عاشقانه در مرکز نمایش قرار دارد و برخی از رویدادهای مهم فصل را پیش می‌برد. خوشحال شدم که مارک را آرام‌تر دیدم و در نهایت به رفتار عادی خود با هلی بازگشت و اینکه قسمت ۶ فصل ۲ «جداسازی» به ما اجازه داد بیشتر از دو رابطه کلیدی دیگر ببینیم.

نقد قسمت ۷ از فصل ۲ سریال جداسازی

دیلان همسر «اوتای» خود را بوسید و در حالی که از رابطه آن‌ها لذت می‌بردم، فکر کردم این لحظه واقعاً شیرین بود. این می‌تواند به یک داستان جالب منجر شود اگر/وقتی «اوتای» او متوجه شود. در مورد ایروینگ، که «اینی» او «مرده» است اما «اوتای» او زنده است، می‌ترسم که اهداف برت برای نزدیک شدن به او شوم باشد. پس از اینکه قسمت آخر زمینه‌سازی زیادی برای روابط اصلی «جداسازی» انجام داد، تعجب کردم که قسمت ۷ اصلاً آن داستان‌ها را دنبال نکرد. با این حال، چیزی که به جای آن دریافتیم حتی بهتر بود و مدت‌ها بود که منتظرش بودیم.

جما بالاخره در مرکز توجه قرار گرفت

فصل دوم «جداسازی» سفری به خاطرات گذشته دارد

خانم کیسی شخصیتی بود که در فصل ۱ من را کنجکاو کرد. با این حال، این کنجکاوی زمانی به اوج رسید که فاش شد او همسر «اوتای» مارک است و همه فکر می‌کردند که او مرده است. نیروی محرکه فصل دوم «جداسازی» جست‌وجوی مارک برای پیدا کردن همسرش است که شامل جست‌وجوی «اینی» او برای خانم کیسی در حالی که در لومن است نیز می‌شود. با نزدیک شدن به پایان فصل، تیم پشت سریال اپل‌تی‌وی‌پلاس پرده از راز جما برداشته است و من دوست داشتم که چگونه توانستیم به برخی از پاسخ‌های مورد نظر خود برسیم.

این قسمت به نشان دادن هر دو طرف ناپدید شدن جما، قبل و بعد، اختصاص داشت.

دیدن شروع رابطه مارک و جما غیرمنتظره بود. این قسمت به نشان دادن هر دو طرف ناپدید شدن جما، قبل و بعد، اختصاص داشت و بینش فوق‌العاده‌ای در مورد رابطه جما و مارک و اینکه چگونه او در لومن به دام افتاد، ارائه کرد. دیدن اینکه چگونه داستان عاشقانه آن‌ها پس از یک سقط جنین خودبه‌خودی و تلاش‌های ناموفق بعدی برای باردار شدن دوباره، به جهتی تاریک کشیده شد، قلبم را شکست. این موضوع سریال علمی‌تخیلی را در مشکلی ریشه‌دار کرد که بسیاری از خانواده‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به داستان این زوج عمق بیشتری بخشید.

در حالی که گذشته این زوج روی صفحه نمایش داده می‌شود، ما آن‌ها را در زمان حال نیز می‌بینیم — البته به صورت جداگانه. من همیشه می‌دانستم که فرآیند بازپیوندی تأثیر خود را بر مارک خواهد گذاشت، اما اینکه شخصیت آدام اسکات یک قسمت کامل را به دلیل این موضوع بیهوش سپری کند، نگران‌کننده است. چه فایده‌ای دارد اگر او تا پایان فصل دوم «جداسازی» موفق به نجات جما شود، اما بلافاصله پس از آن به دلیل عوارض جانبی بازپیوندی بمیرد؟ در مورد جما، راز او لایه‌های جدید هیجان‌انگیزی دریافت کرد، با پاسخ‌ها و سوالات جدید در طول راه.

داستان جما در لومن به‌روزرسانی‌های بزرگی دریافت می‌کند

بندر سرد برای اشاره‌های جدید بازمی‌گردد

جما در یک مرکز لومن به دام افتاده است و هر بار که از یک در جدید عبور می‌کند، «اینی» او کنترل را به دست می‌گیرد. من از اینکه او چقدر واقعاً ترسیده به نظر می‌رسید وقتی رفت تا «دندانپزشک» را ببیند، متعجب شدم. وقتی «اوتای» او از اتاق خارج می‌شود، درد احساس می‌کند. واضح است که لومن او را پشت هر در برای برخی اهداف شوم آزمایش می‌کند. راز پشت بندر سرد یکی از موردعلاقه‌های من در فصل دوم «جداسازی» بوده است، بنابراین وقتی درب با آن نام را دیدم، بلافاصله به لبه صندلی‌ام رفتم.

خیلی شاعرانه است که هم جما و هم مارک سعی می‌کنند به یکدیگر بازگردند.

متأسفانه، این سریال علمی‌تخیلی هنوز معنای بندر سرد را فاش نکرده است. با این حال، این تنها دربی است که جما هنوز از آن عبور نکرده است، بنابراین بسیار مهم است. دکتر مالور شخصیتی است که به راحتی می‌توان از او متنفر بود. «جداسازی» بر گفتن داستان‌هایی درباره انسانیت یا فقدان آن تمرکز دارد. من می‌گویم مالور در دسته دوم قرار می‌گیرد، زیرا او وسواس بیمارگونه‌ای نسبت به جما پیدا می‌کند، او را به دام می‌اندازد و سعی می‌کند او را مجبور کند که او را دوست داشته باشد. لحظه‌ای که او به جما می‌گوید دوستش دارد و از او می‌خواهد که آن را بازگو کند، یکی از خشم‌آورترین صحنه‌های سریال تاکنون است.

وقتی قسمت ۷ شروع شد و مشخص شد که بر جما تمرکز خواهد کرد، انتظار پاسخ‌هایی درباره حبس او در لومن را داشتم. چیزی که انتظارش را نداشتم، تلاش برای فرار در پایان بود. من دوست داشتم که چگونه دکتر مالور با یک صندلی مورد اصابت قرار گرفت در حالی که جما به طور دیوانه‌واری سعی در فرار داشت. خیلی شاعرانه است که هم جما و هم مارک سعی می‌کنند به یکدیگر بازگردند. بازگشت جما به خانم کیسی و فرستاده شدن او به بالا توسط آقای میلچیک قلبم را شکست و فلش‌بک به رسیدن پلیس‌ها برای گفتن به مارک که همسرش «مرده است»، یک قسمت احساسی را مهر و موم کرد.

نقدی از فلیپه رنجل از سایت اسکرین‌رنت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *