با این حال، فصل دوم «جداسازی» تصمیم گرفت یک تغییر غیرمنتظره ایجاد کند. اگرچه در قسمت هشتم چیزهای قابل توجهی وجود دارد و افشاگریهای بزرگی رخ میدهد، اما به نظر من این قسمت ضعیفترین قسمت فصل دوم تا به اینجاست.
خانم کوبل در مرکز توجه قرار میگیرد
داستان کلی از مشکلات ریتم رنج میبرد
باید بگویم که خانم کوبل یکی از جذابترین شخصیتهای سریال است و «پاتریشا آرکت» عملکرد فوقالعادهای دارد و به شخصیت او جذابیت خاصی میبخشد. اگرچه من در ابتدای فصل مشتاق بودم بیشتر درباره کوبل ببینم و به زندگی او خارج از لومن بپردازم، اما این که این موضوع در اواخر فصل دوم و در یک قسمت کامل به او اختصاص یابد، کمی زیاد به نظر میرسید. این موضوع کاملاً شتاب داستان کلی را پس از قسمت جما که بسیاری از سوالات من درباره داستان او را پاسخ داد، قطع کرد.
تن کلی فصل دوم «جداسازی» تاریکتر از فصل اول این سریال علمیتخیلی است
قسمت هشتم فصل دوم «جداسازی» ما را به دنبال کوبل در «سالتنک»، یک شهر ساحلی تقریباً خالی از سکنه که زمانی محل یک کارخانه بزرگ لومن بود، میبرد. تن کلی فصل دوم «جداسازی» تاریکتر از فصل اول این سریال علمیتخیلی است. من از این انتخاب خوشم میآید. در فصل اول، ما با دنیای لومن آشنا شدیم و به تدریج متوجه شدیم که چه چیزهایی در این شرکت اشتباه است. در فصل دوم، این خطوط قبلاً ترسیم شدهاند و اکنون تنها چیزی که باقی مانده، پذیرش تاریکی و شناخت عمق آن است.
قسمت خانم کوبل دقیقاً به این هدف اختصاص یافته است. در یک شهر ارواح، «هارمونی کوبل» شروع به بازگشت به گذشتهاش میکند و به دنبال چیزی ارزشمند میگردد که میتواند همه چیز را تغییر دهد. ما درباره گذشته غمانگیز او میآموزیم، از جمله اینکه چگونه او در کودکی برای لومن کار میکرد، درست مانند خانم هوانگ که اکنون این کار را میکند، و چگونه نتوانست با مادر بیمارش در لحظه مرگ خداحافظی کند. آسیبهای زیادی مربوط به لومن وجود دارد و این توضیح میدهد که چرا کوبل دیگر چیزی از شرکتی که به ساخت آن کمک کرده است، نمیپذیرد.
فصل دوم «جداسازی» آخرین قسمت خود را با افشاگریهای تغییردهنده بازی به پایان میرسد
یک همکاری غیرمنتظره قول میدهد که همه چیز را زیر و رو کند
یکی از بدترین اتفاقاتی که میتواند در یک قسمت کوتاه بیفتد این است که احساس کنیم زمان آن بیش از حد طولانی شده است. خب، این دقیقاً همان چیزی است که من هنگام تماشای قسمت هشتم فصل دوم «جداسازی» احساس کردم. اگرچه عمق احساسی که به کوبل میدهد را تا حدی دوست داشتم و رابطه او با «اوتیس» باعث میشود هارمونی بیشتر شبیه یک انسان واقعی به نظر برسد تا یک ربات، اما من انتظار داشتم در داستانی که حول محور کوبل میچرخد، شدت بیشتری وجود داشته باشد. حداقل در پایان قسمت کمی از این شدت را دریافت کردیم.
کوبل دلیل اصلی قدرتی است که لومن دارد، بنابراین این بدان معناست که او میتواند کسی باشد که به از بین بردن آن کمک کند.
مادر کوبل از لومن متنفر بود و مرگ او به این شرکت مرتبط است که شخصیتهای «جداسازی» را آزار میدهد. پس از اینکه تمام عمرش را صرف اطمینان از تبدیل شدن لومن به یک قدرت بزرگ کرد، کوبل پس از نحوه برخورد شرکت با او، دیگر کاری با آن ندارد. این کینه عمیق است، چرا که ما متوجه میشویم کوبل طراح اصلی «جداسازی»، «طرح اضطراری اضافهکاری»، «بلوک گلاسگو» و موارد دیگر بوده است. کوبل دلیل اصلی قدرتی است که لومن دارد، بنابراین این بدان معناست که او میتواند کسی باشد که به از بین بردن آن کمک کند.
پس از اینکه متوجه میشویم کوبل چه نقش مهمی در رشد لومن داشته است، فصل دوم «جداسازی» فصل هیجانانگیز بعدی را آماده میکند. کوبل به تماسهای «دوون» پاسخ میدهد و ما شاهد آغاز یک اتحاد احتمالی بین کوبل، دوون و مارک برای بازگرداندن جما و ضربه زدن به لومن هستیم. این همان نوع داستان هیجانانگیزی است که من دوست دارم کوبل در آن نقش داشته باشد. اگرچه قسمت هشتم ایدههای خوبی داشت و یادگیری گذشته کوبل جالب بود، اما ای کاش این موضوع در چند فلشبک خلاصه میشد که از داستان اصلی فصل کم نمیکرد.
نقدی از فلیپه رنجل از سایت اسکرینرنت