از اینستاگرام پادان دیدن کنید Padan's Instagram

نقد «بعد ساعت‌ها» قسمت ۹ از فصل ۲ سریال جداسازی (Severance)

زمان مطالعه: 1 دقیقه

فصل ۲ سریال جداسازی توانست از قسمت هفته قبل بهبود یابد و با یک ساعت قوی، حس آرامش قبل از طوفان را به خوبی منتقل کند. این قسمت جدید ادامه‌دهنده یکی از معدود عناصر جالبی بود که من در قسمت ۸ فصل ۲ جداسازی پیدا کرده بودم. اگرچه با قسمت‌های کند مشکلی ندارم و «جداسازی» سریالی نیست که قرار باشد پر از اکشن باشد، اما به نظرم قسمت هفته گذشته صرفاً خسته‌کننده بود، به هر شکلی که به آن نگاه کنید. ایده انجام یک قسمت محدود درباره “کوبل” در این مرحله از فصل، گیج‌کننده بود.

قسمت 9 از فصل 2 سریال جداسازی

من می‌فهمم که افشاگری‌های بزرگ پایان قسمت، جایی بود که تیم پشت این سریال علمی-تخیلی می‌خواست به آن برسد، و پیچش داستانی که نشان می‌داد «کوبل» کسی است که فناوری «جداسازی» و بسیاری از پروتکل‌های «لومن» را ایجاد کرده، برایم جالب بود. با این حال، بقیه قسمت به شدت کم‌جان بود. جدا از اینکه چگونه فاش می‌شود که «کوبل» همه چیز را درباره «لومن» می‌داند، از تصمیم او برای پاسخ دادن به تماس «دوون» و اینکه چگونه مصمم بود تا به همراه «دوون» و «مارک» به خانواده «ایگان» انتقام بگیرد، هیجان‌زده شدم. این بخش از قسمت ۸ به خوبی در قسمت اخیر فصل ۲ جداسازی گسترش یافته است.

دیلن و ایروینگ با تحولات جالبی روبرو می‌شوند

قسمت ۹ داستان‌های فرعی جذابی دارد

قسمت نهم فصل ۲ جداسازی که قسمت پایانی است، روی «کوبل»، «مارک» و «دوون» متمرکز است. با این حال، هنوز زمان کافی دارد تا به دیگر شخصیت‌های مهم نیز بپردازد، و من از نحوه پیشرفت داستان‌های آنها خوشم آمد. از جمله شخصیت‌های فرعی که داستان‌هایشان پیشرفت کرد، «خانم هوانگ» و «آقای میلچیک» بودند. اولی به پایان دوره بورسیه «وینترتاید» رسید، همان برنامه‌ای که «کوبل» در جوانی آن را گذرانده بود. من متعجب شدم که چگونه این سریال هرگز اطلاعات زیادی درباره «هوانگ» فاش نکرد، و به نظر می‌رسید که او را با یک اتوبوس «لومن» دور می‌کنند.

میلچیک با نزدیک شدن به پایان فصل ۲، رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی از خود نشان می‌دهد، و من مشتاقم ببینم که این چقدر او را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند.

در مورد «آقای میلچیک»، من از این که داستان او در قسمت ۹ درباره بازپس‌گیری قدرت است، لذت بردم. او یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های سریال است، چرا که سعی می‌کند قوانین «لومن» را رعایت کند اما به وضوح با برخی از کارهایی که از او می‌خواهند انجام دهد، مخالف است. البته نه به شکلی که به دیگران کمک کند، بلکه به شکلی خودخواهانه. من طرفدار این هستم که میلچیک در طول این قسمت از هم بپاشد. او ابتدا با خوشحالی اعلام می‌کند که «هوانگ» به شکلی کنترل‌شده در حال ترک است، اما بعداً در قسمت به «آقای دراموند» ترسناک می‌گوید که «برو گمشو» رو در رو.

میلچیک با نزدیک شدن به پایان فصل، رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی از خود نشان می‌دهد، و من مشتاقم ببینم که این چقدر او را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند. در مورد «دیلن» و «ایروینگ»، داستان‌های آنها جنبه عاشقانه داشت. از زمانی که آنها با هم ملاقات کردند، می‌دانستم که «گرچن» و «دیلن» (نسخه اینی) محکوم به بوسیدن یکدیگر هستند، و این موضوع رابطه او با شوهرش را پیچیده می‌کند. با این حال، وقتی او به ناچار این رابطه در حال رشد را قطع کرد، قلبم شکست. جنبه تاریک «برت» فاش شد، و همانطور که بسیاری حدس می‌زدند، او برای «لومن» کار می‌کرد. با این حال، این که او اجازه داد «ایروینگ» برود، نشان داد که عشق آنها به نسخه‌های اوتیشان رسیده است.

جداسازی با یک اتحاد غیرمعمول، فصل ۲ را برای پایان آماده می‌کند

در قسمت بعدی هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد

قسمت ۸ با این پایان یافت که «کوبل» تماس «دوون» را پاسخ داد، پس از این که در طول قسمت او را نادیده گرفته بود. این موضوع ملاقات او با «دوون» و «مارک» را در قسمت ۹ آماده کرد، و دینامیک بین آنها به اندازه‌ای جالب بود که انتظار می‌رفت. معمای مربوط به «کولد هاربر»، تنها اتاقی که «جما» هنوز در قسمت ۷ وارد آن نشده بود، و پروژه‌ای که «مارک» روی آن کار می‌کرد، این هفته به روزرسانی جالبی دست یافت. به گفته «کوبل»، اگر «مارک» آن را به پایان می‌رساند، به این معنا بود که «جما» قبلاً مرده است. با این حال، تنها یک راه برای دانستن این موضوع وجود دارد.

«مارک» در طول فصل، یک سفر طولانی برای بازپیوندی را طی کرده است، با این امید که این کار او را به همسرش برساند.

در حالی که فصل ۱ جداسازی به خوبی شخصیت‌های اوتین و اینین را از هم جدا کرد، فصل ۲ به طور کامل به ارتباطات بین این دو طرف از یک شخص پرداخت. «هلنا» وانمود کرد که «هلی» است و دیگران را فریب داد. «دیلن جی.» با همسر نسخه اوتین خود رابطه‌ای را شروع کرد. نسخه اینین «ایروینگ» کشته شد در حالی که نسخه اوتین او «برت» را در بیرون پیدا کرد. در نهایت، «مارک» در طول فصل، یک سفر طولانی برای بازپیوندی را طی کرده است، با این امید که این کار او را به همسرش برساند. من از پایان قسمت ۹ لذت بردم، جایی که با استفاده از «مارک اس.» سرعت داستان افزایش یافت.

وقتی «مارک» وارد کلبه مرموزی می‌شود که «کوبل» او و «دوون» را به آنجا برده است، به نسخه اینین خود تبدیل می‌شود. این یک موقعیت نابغه‌وار است که می‌تواند به یک پایان انفجاری منجر شود. آنها اکنون راهی دارند تا مستقیماً با نسخه اینین «مارک» صحبت کنند، بدون این که «لومن» متوجه شود. با این حال، من کنجکاوم ببینم که آیا آنها می‌توانند از یک مانع بزرگ عبور کنند یا نه، چرا که «مارک اس.» اکنون برای اولین بار از زمانی که فهمید «کوبل» به نسخه اوتین او درباره هویت واقعی‌اش دروغ گفته و این که «جما» همسرش است، رو در روی او قرار گرفته است. پایان‌بندی فصل باید بسیار افشاگرانه باشد.

نقدی از فلیپه رنجل از سایت اسکرین‌رنت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *