خوشبختانه، این اتفاق خیلی طول نکشید. اگرچه در قسمت ۶ هنوز مارک به طور کامل به رفتار سابق خود بازنگشته، اما شخصیت او با پیشرفت داستان آرامتر میشود. چیزی که در آخرین قسمت فصل دوم «جداسازی» دوست داشتم، این بود که چگونه بر روابط سریال تمرکز میکرد. اگرچه جنبههای علمی-تخیلی و معمایی این سریال اپلتیویپلاس سهم بزرگی در موفقیت آن داشتهاند، اما «جداسازی» بدون شخصیتهای پیچیده و جذابش چیزی نبود. قسمت ۶ حرکتهای بزرگی در زمینه دینامیک شخصیتها انجام میدهد و من نمیتوانم صبر کنم تا ببینم بقیه فصل چگونه اینها را پرداخت میکند.
رابطه مارک و هلی بهبود یافت
هلنا هنوز برگهای برنده در دست دارد
اول از همه، رابطه مارک و هلی چیزی بود که بیشتر مشتاق دیدن آن در قسمت ۶ بودم. پس از اینکه مارک با هلنا ایگان رابطه جنسی داشت و فکر میکرد که هلی است، من از رفتار بیادبانهاش نسبت به هلی واقعی در قسمت هفته گذشته شوکه شدم. البته، میفهمم که او احساس خیانت کرده و نمیداند آیا میتواند به هلی اعتماد کند یا نه. با این حال، هلی به تازگی یک اتفاق تلخ را پشت سر گذاشته بود و برای اولین بار پس از ماهها بیدار شده بود تا خود را در حال غرق شدن توسط اروینگ ببیند. مارک در نهایت به خاطر رفتارش از او عذرخواهی کرد، که این بخش را دوست داشتم.
یکی از غمانگیزترین بخشهای اینکه هلنا هویت هلی را به دست گرفت، این بود که او اولین رابطه هلی و مارک را دزدید. به همین دلیل احساس کردم که خیلی شیرین بود که آنها تصمیم گرفتند مالکیت آن لحظه را پس بگیرند و نگذارند هلنا رابطه آنها را خراب کند. اما انتظار نداشتم که انتخاب مارک برای بازپیوند باعث خونریزی بینی او بلافاصله پس از آن شود. پیش از این در قسمت، مارک بین زندگی بیرونیاش و جایی که در لومن بود جابجا شده بود، بنابراین ممکن است وضعیت به زودی بحرانی شود.
در حالی که مارک و هلی دوباره با هم هستند و حتی بهتر از قبل، هلنا ایگان هنوز از بازی خارج نشده است. من از دیدن تعامل هلنا و مارک بیرونی شگفتزده شدم. دینامیک این ملاقات بسیار جالب بود، چرا که مارک بیرونی فقط اطلاعات کلی از هلنا دارد، در حالی که او برای مدتی طولانی با مارک درونی ارتباط نزدیک داشت قبل از اینکه اروینگ نقشه لومن را خراب کند. جالب است که ببینیم هلنا نه تنها به نظر میرسد که مارک را برای اطلاعات بازی میدهد، بلکه به نظر میرسد که واقعاً به او علاقهمند شده است.
دیلان و اروینگ روابط خود را بروز میکنند
فصل دوم «جداسازی» در حال ساخت زیرطرحهای جذاب است
در حالی که رابطه مارک و هلی در کانون توجه سریال قرار دارد، این تنها رابطهای نیست که در قسمت ۶ بررسی میشود. یکی از چیزهایی که دوست دارم این است که چگونه فصل دوم «جداسازی» مفاهیم و داستانهای جدیدی را معرفی میکند که به بافت غنی ایجاد شده توسط فصل اول اضافه میکند. دیلان یکی از شخصیتهایی است که بیشتر مرا مجذوب خود میکند. به دلیل کار سختکوشانهاش، او میتواند بازدیدهای کوتاهی از همسر بیرونیاش دریافت کند، که امتیازی است که هیچ یک از دیگر کارکنان اصلاح دادههای کلان از آن برخوردار نیستند.
من آنچه از دیلان و گرچن در فصل دوم نشان داده شد را دوست داشتم و از اینکه داستان آنها در قسمت ۶ چگونه پیشرفت کرد لذت بردم. دیلان بیرونی بهترین نسخه ممکن از خودش نیست، چرا که بار ناامیدیها و تصمیمات بد او را تلخ کرده است. با این حال، دیلان درونی مصمم و فعال است، که باعث میشود تعاملات او با گرچن پرعشقتر از رابطهای باشد که او با دیلان بیرونی دارد. من کاملاً انتظار داشتم که آنها زودتر از اینها به هم نزدیک شوند و نمیتوانم صبر کنم تا ببینم این دینامیک چگونه پیش خواهد رفت، حالا که گرچن عملاً به همسرش با نسخه بهتری از او خیانت کرده است.
در مورد اروینگ، خوشحالم که فصل دوم «جداسازی» او را پس از اینکه درونیاش توسط آقای میلچیک «کشته» شد، دنبال میکند. دیدن تعامل او با برت و همسرش در شام جالب بود. اگرچه شیمی بین این دو نفر وجود دارد، حتی اگر هیچ خاطرهای از ملاقاتهای جداشدهشان نداشته باشند، اما فکر میکنم چیزی در مورد برت عجیب است. نحوهای که او سعی کرد به اروینگ بفهماند که همسرش فقط در مورد مدت زمانی که برای لومن کار کرده اشتباه کرده، مشکوک بود. قسمتهای پایانی فصل دوم «جداسازی» باید پیچوتابهای زیادی در روابط داشته باشد.
نقدی از فلیپه رنجل از سایت اسکرینرنت