گیلیگان میگوید:
تلویزیون فقط تلویزیون است. درمان سرطان نیست، هیچوقت هم نبوده و نخواهد بود. اما دوست دارم مردم این سریال را ببینند و با خودشان فکر کنند: «من واقعاً نمیخواهم در آن دنیا زندگی کنم… یا شاید هم بخواهم.» ما خیلی تلاش کردیم این آخرالزمان را از نوعی متفاوت بسازیم.
گیلیگان توضیح داده که آخرالزمان در پلوریبوس با دنیایی مانند مردگان متحرک فرق دارد؛ جایی که «هیچکس نمیخواهد زامبی باشد» و همه برای جلوگیری از آلودگی میجنگند. اما در این سریال علمیتخیلیِ اپل تیوی، او میخواهد بینندگان دربارهی جنبههای مثبت پیوستن به جمع مبتلایان پرسش کنند:
آیا این، در یک معنا، واقعاً چیز بدی است؟ شاید بهشت باشد؟ تصمیمش کاملاً با بیننده است. من نمیخواهم به کسی بگویم چگونه قضاوت کند. ولی دوست دارم مردم این را ببینند و با خود بگویند شاید راه دیگری هم وجود داشته باشد، جز آنچه حالا در آمریکا داریم.
در میان پرداختش به موضوع سلامت روان مدرن و یک همهگیری جهانی، پلوریبوس شاید بهموقعترین سریال وینس گیلیگان تا امروز باشد. هرچند خودش در زمان نگارش، قصد نداشت آنقدر با زمانه همراستا شود. او میگوید بخشی از این همزمانی «شانس» بوده و بخشی ناشی از «حس کردن آنچه در این سالها در آمریکا اتفاق افتاده» است؛ و همین او را به کاوش در این واداشت که چگونه کشور و جهان دارد «بیش از پیش دچار تفرقه و چنددستگی میشود».
ریا سیهورن نیز معتقد است پلوریبوس در پیِ مطرح کردن «سؤالهای بزرگ و بنیادین» برای مخاطبان است؛ از جمله اینکه «عشق به یکدیگر واقعاً یعنی چه؟»، «چه چیزی برای یک فرد خوب است و چه چیزی برای همه؟»، «موفقیت واقعاً چیست؟» و «در زندگی در پی چه هستیم؟». بااینحال، او میگوید سریال لزوماً پاسخ صریحی برای این پرسشها نمیدهد، بلکه هدفش «برانگیختن گفتگو» در میان مردم است. سیهورن در ادامه گفته:
یکی از کارهایی که وینس همیشه خیلی خوب انجام میدهد این است که در هر موقعیت، میتوانی هر دو سوی بحث را در صحنه درک کنی. پرسشهایی که مطرح میکند دربارهی طبیعت انسان است و عمداً موضوعات روزمره نیستند. ولی درعینحال ما داریم دربارهی معنای آزادی فردی و تفکر مستقل و احساس تنهایی در جامعهی امروز تأمل میکنیم. من این سؤالهای بزرگ و جهانی را خیلی دوست دارم: خوشبختی واقعاً یعنی چه؟ رضایت از زندگی یعنی چه؟
زمان پخش پلوریبوس مصادف شده با دورهای که بسیاری از آثار تلویزیونی ژانر تخیل و فانتزی، بازتابی از وضعیت اجتماعی امروز شدهاند. برای نمونه، پسران از پرایم ویدیو ابتدا بهعنوان نقدی بر دنیای ابرقهرمانها آغاز شد و به هشدار سیاسی ترسناکی تبدیل شد؛ تفکیک از اپل تیوی تصویری سرد از سرمایهداری شرکتی ارائه میدهد؛ و نیلوفر سفید از اچبیاو و بازی مرکب از نتفلیکس شکاف طبقاتی را برجسته میکنند.
همانگونه که از گفتههایش پیداست، وینس گیلیگان نیز در خلق دنیای پلوریبوس رویکردی متعادل در پیش گرفته، هرچند این بار اثری نزدیکتر به آثاری مانند دندان شیرین از نتفلیکس و آخرین ما از اچبیاو ساخته است. او با نگاهی فلسفیتر به تأثیر یک ویروس جهانی، خود را در مسیر تازهای از خلاقیت قرار داده و میکوشد پرسشهایی بنیادین را طرح کند. پرسشهایی که شاید بیش از آنچه انتظار داشت، با زمانهی ما همخوانی دارند.
اکنون پرسش کنجکاویبرانگیز این است که این موضوعات بهروز چگونه در فصلهای آیندهی پلوریبوس ادامه خواهند یافت. سریال پیشاپیش برای فصل دوم تأیید شده است و گیلیگان گفته نقشهی پایانی برای داستان در ذهن دارد، اما با توجه به انعطافپذیری او در روایتگری، که در برکینگ بد و بهتره با ساول تماس بگیری دیدهایم، ممکن است در ادامه این مسیر بهموقع، تغییراتی در طرح خود ایجاد کند.
برای اطلاع از زمان پخش این سریال میتوانید به برگه «زمان پخش سریال پلوریبوس» مراجعه کنید.
برگرفته از اسکرینرنت
