او با اسکورسیزی بود که مهارتهایش را صیقل داد و در برخی از بهترین فیلمهای این کارگردان نقشهای متنوعی ایفا کرد. جو پشی در به تصویر کشیدن شخصیتهای پرحرف و تندخو تبحر داشت و معمولاً در مقابل یک شخصیت ساکت و قوی بازی میکرد. همکاری پشی با رابرت دنیرو یکی از بهترین زوجهای سینمایی است که اثری ماندگار در تاریخ سینما به جا گذاشتند.
با وجود اینکه جو پشی اغلب به عنوان یک مافیایی زیرک شناخته میشد، نقشهایی را نیز به دست آورد که به او اجازه داد تواناییهایش را در دنیای کمدی نشان دهد. فیلمهایی مثل «تنها در خانه» ثابت کردند که او صرفاً یک بازیگر تکبعدی نیست و هر بار که روی پرده ظاهر میشد، پروژه را ارتقا میداد. اگرچه کارنامه جو پشی بینقص نیست، اما بهترین فیلمهایش آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند.
۱۰- جیافکی (۱۹۹۱)

جیافکی اولین فیلم الیور استون درباره یک رئیسجمهور آمریکایی بود که از گروه بزرگی از بازیگران بهره برد. این فیلم داستان جیم گریسون، دادستانی را روایت میکند که تلاش میکند حقیقت پشت ترور رئیسجمهور جان اف. کندی را کشف کند. جو پشی در نقش دیوید فری، نقشی نسبتاً فرعی، ظاهر میشود اما تقریباً نمایش را میدزدد.
شخصیت جو پشی بر اساس یک فرد واقعی ساخته شده، اما فیلم برای اثر طنزآمیز کمی اغراق میکند. فری خودش شخصیتی مشکوک است که ممکن است در توطئه دست داشته باشد و پشی مثل همیشه پرحرف و خشن صحبت میکند. با این حال، او این نقش را کاملاً جدی بازی میکند در حالی که کلاهگیس مضحک و ابروهای مصنوعی به سر دارد.
۹- اسلحه مرگبار ۲ (۱۹۸۹)

پس از موفقیت چشمگیر فیلم اول، ریگز و مورتاگ خیلی زود در سال ۱۹۸۹ برای اسلحه مرگبار ۲ بازگشتند. در حالی که این دو پلیس در تعقیب جنایتکاران آفریقای جنوبی هستند، باید از یک شاهد فدرال فوقالعاده آزاردهنده با بازی جو جو پشی محافظت کنند. پشی به جای به هم ریختن شیمی بین شخصیتها، به خوبی با مل گیبسون و دنی گلاور هماهنگ شد.
متأسفانه، جو پشی در دو فیلم بعدی به عنوان گتز بازگشت، اما او را بیش از حد در داستان اصلی وارد کردند.
بازی جو پشی در نقش لئو گتز چندان متفاوت از نقشهای دراماتیک او در فیلمهای گانگستری نیست و همین باعث جذابیت آن میشود. او پرحرف و زیرک است و تضاد خوبی با سبک دو پلیس ایجاد میکند. متأسفانه، پشی در دو فیلم بعدی به عنوان گتز بازگشت، اما او را بیش از حد در داستان اصلی وارد کردند.
۸- روزی روزگاری در آمریکا (۱۹۸۴)

سومین فیلم از سهگانه «روزی روزگاری» سرجو لئونه، «روزی روزگاری در آمریکا» اولین فیلم گانگستری حماسی بود که جو پشی در آن بازی کرد. رابرت دنیرو نقش اصلی را به عنوان دیوید «نودلز» آرونسون، یک گانگستر سالخورده، ایفا میکند که خاطرات ماجراهای گذشتهاش در دهههای ۲۰ و ۳۰ در نیویورک را به یاد میآورد.
جو پشی نقش مهمی به عنوان فرانکی مینالدی ایفا میکند، اما این نقش کمی متفاوت از دیگر نقشهای گانگستری اوست. او همچنان یک جنایتکار زیرک است، اما مینالدی آرامتر و کنترلشدهتر است. برخلاف فیلمهای پرهیجان مارتین اسکورسیزی، تفسیر لئونه از حماسه گانگستری کمی کندتر است که به پشی اجازه میدهد اجرایی قوی و ظریف ارائه دهد.
۷- داستانی از برانکس (۱۹۹۳)

در دهه ۱۹۹۰ فیلمهای گانگستری عالی زیادی ساخته شد، اما داستان برانکس اغلب نادیده گرفته میشود. این داستان که در بستر تنشهای نژادی دهه ۱۹۶۰ روایت میشود، درباره جوانی است که در دنیای زیرزمینی جنایتکارانه رشد میکند و هم کلاسیک و هم اصیل به نظر میرسد. این فیلم با حضور ستارگان ژانر مثل رابرت دنیرو و چز پالمینتری ساخته شده است.
جو پشی نقش نسبتاً کوچکی دارد، اما تأثیر بزرگی بر داستان میگذارد. او در نقش کارماین، یکی از اعضای ارشد مافیا که از سایهها بر داستان تسلط دارد، ظاهر میشود. برخلاف بازیهای پر سر و صدایش، کارماین پشی ساکت و مقتدر است که به خوبی تنش را ایجاد میکند.
۶- مرد ایرلندی (۲۰۱۹)

تا سال ۲۰۱۹، جو پشی عمدتاً از بازیگری کنارهگیری کرده بود و مشخص نبود که آیا بازمیگردد یا نه. با این حال، او برای فیلم مرد ایرلندی مارتین اسکورسیزی از بازنشستگی خارج شد و بار دیگر با رابرت دنیرو همبازی شد. پشی در نقش راسل بوفالینو، رئیس جنایتکاری که فرانک شیران (دنیرو) را وارد دنیای تبهکاری میکند، بازی میکند.
اگرچه این فیلم انرژی «رفقای خوب» یا «کازینو» را ندارد، «مرد ایرلندی» نمایش قدرتمندی از بازی دو بازیگر اصلی است. پشی بازیای آرام ارائه میدهد، اما جرقههایی از شخصیت قدیمیاش در زیر لایهها پنهان است. مانند دنیرو، جو پشی در به تصویر کشیدن بوفالینو در طول سالها عالی عمل میکند و نشانههای ظریفی از پیری شخصیت را به نمایش میگذارد.
۵- تنها در خانه (۱۹۹۰)

در همان سالی که جو پشی در «رفقای خوب» جادوی فیلم گانگستری خلق کرد، در «تنها در خانه» نشان داد که میتواند به همان اندازه خندهدار باشد. این کلاسیک خانوادگی محبوب داستان کودکی باهوش را روایت میکند که در برابر دو دزد ناشی که سعی دارند در کریسمس به خانهاش نفوذ کنند، قرار میگیرد.
با الهام از «سه کلهپوک»، پشی و دنیل استرن در نقش «دزدان خیس» احمقانه روی پرده میدرخشند. جو پشی نسبت به شخصیت بیشازحد اغراقآمیز استرن، بازیای جدیتر ارائه میدهد، اما همچنان لحظات خندهدار زیادی دارد. او در دنباله این فیلم نیز نقشش را تکرار کرد، اما آن فیلم جذابیت فیلم اول را نداشت.
۴- کازینو (۱۹۹۵)

با کنار گذاشتن فضای سرد و کثیف شمال شرقی، «کازینو» مارتین اسکورسیزی به شهر گناه، لاسوگاس، نقل مکان کرد تا حماسه گانگستری دیگری خلق کند. رابرت دنیرو در نقش سم راتستین، یک گانگستر اهل غرب میانه بازی میکند که برای مدیریت امور تجاری رئیسش به لاسوگاس فرستاده میشود. جو پشی در کنار دنیرو در نقش نیکی، یک مجری زیرک، بازی میکند.
«کازینو» یکی از بهترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی است، اما از مقایسه با «رفقای خوب» رنج میبرد. هر دو فیلم عالی هستند، اما فیلم قبلی بر «کازینو» سایه انداخته است. با این حال، بازی جو پشی یکی از نقاط برجسته بهیادماندنی است و نیکی همزمان واقعی و بیشازحد اغراقآمیز است. او فرصتهای زیادی برای درخشیدن ندارد، اما قطعاً جایگاه خود را حفظ میکند.
۳- پسرعمویم وینی (۱۹۹۲)

جو پشی که پیشتر به عنوان بازیگر فیلمهای گانگستری کلیشه شده بود، با بازی در «پسرعمویم وینی» در سال ۱۹۹۲ این شهرت را کنار گذاشت. وقتی جوانی در شهری روستایی در آلاباما به اشتباه متهم به قتل میشود، پسرعمویش وینی، یک وکیل کمجرئت، را فرا میخواند. با وجود کمدی بودن، «پسرعمویم وینی» به پشی شخصیتی با عمق زیاد ارائه داد.
بخش زیادی از طنز فیلم از تضاد فرهنگی بین شهریها و روستاییها ناشی میشود و پشی در نقش اصلی فوقالعاده است. او هم جسور و پر سر و صدا و هم عصبی و مردد است و وینی بُعدی اضافه دارد که معمولاً در دیگر نقشهایش دیده نمیشود.
۲- گاو خشمگین (۱۹۸۰)

اگرچه «گاو خشمگین» همیشه به عنوان یکی از بهترین فیلمهای رابرت دنیرو به یاد میماند، بیتردید یکی از بهترینهای جو پشی نیز هست. دنیرو در نقش جیک لاموتا، بوکسوری که صعودی شهابی و سقوطی حتی تماشاییتر دارد، بازی میکند. «گاو خشمگین» فرمولی داستانی خلق کرد که اسکورسیزی در بسیاری از درامهای حماسیاش تکرار کرد.
این فیلم خود یک شاهکار است و فراتر از ژانر ورزشی، یکی از بهترین فیلمهای تاریخ است.
قبل از اینکه جو پشی به عنوان یک شخصیت خشن کلیشه شود، نقش جویی، برادر کوچکتر جیک را بازی کرد که آزار زیادی متحمل میشود. او در برابر بازی برجسته دنیرو عقب مینشیند، اما واقعیتی در صحنههای پشی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود. این فیلم خود یک شاهکار است و فراتر از ژانر ورزشی، یکی از بهترین فیلمهای تاریخ است.
۱- رفقای خوب (۱۹۹۰)

جو پشی همیشه به خاطر فیلمهای گانگستریاش به یاد خواهد آمد و این به دلیل نقشش در رفقای خوب است. این فیلم که ژانر را به اوج خود رساند، داستان صعود و سقوط هنری هیل، گانگستر نیویورکی را روایت میکند. رفقای خوب بسیاری از کلیشههای فیلمهای گانگستری مدرن را تثبیت کرد و موجی از این ژانر را در دهه ۹۰ به راه انداخت.
جو پشی در نقش تامی دوویتو، یک تبهکار غیرقابلپیشبینی که دیالوگهای بهیادماندنیای دارد، بازی میکند. اگرچه بعدها در بسیاری از فیلمهایش نسخهای از تامی را بازی کرد، اجرای او در این فیلم غیرقابلتکرار است. رفقای خوب نه تنها بهترین فیلم جو پشی است چون بهترین اجرایش را ارائه میدهد، بلکه به این دلیل که به سادگی یکی از بهترین فیلمهای ۴۰ سال اخیر است.
برگرفته از اسکرینرنت