در این مقاله، به اهمیت برندینگ و اجزای کلیدی آن خواهیم پرداخت. ما همچنین تفاوت بین یک نام تجاری و استراتژی بازاریابی را روشن خواهیم کرد و چگونگی ایجاد یک استراتژی برند را برایتان شرح خواهیم داد. علاوه بر این، به بررسی نحوه تأثیرگذاری برندینگ بر رفتار مصرفکننده و چگونگی اندازهگیری موفقیت یک استراتژی برند خواهیم پرداخت. این مقاله شامل مثالهای واقعی از برندهای موفق نیز خواهد بود تا بهتر بتوانید ایدههای برندینگ را در کسب و کار خود پیادهسازی کنید. پس تا انتهای محتوا همراه ما باشید تا به درک عمیقتری از اهمیت و فرآیند ایجاد یک استراتژی برند موثر برسید.
چرا برندینگ مهم است؟
هر صاحب کسب و کاری که برای رشد یک شرکت موفق تلاش میکند، باید یک استراتژی برند قوی ایجاد کند. با کمک آن کسب و کارها، اهداف بلند مدت و نوع شرکتی که مدیریت میکنند را شناسایی میکنند. پس از تعیین اهداف کلیدی، کارآفرینان به سمت دستاوردهای خود حرکت کرده و پیشرفت خود را دنبال میکنند. یک استراتژی جامع برند، آنها را در مورد اینکه آیا در مسیر درست حرکت میکنند، کمک میکند.
برند یکی از دارایی های نامشهود یک شرکت است که آن را در بازار رقابتی و برای مشتریان شایسته میکند. اگر یک استراتژی عالی ایجاد کنید در واقع وفاداری مشتری را ایجاد میکنید، فروش را افزایش میدهید و شهرت و موقعیت خوبی در بازار برای برند خود میسازید.
شما میتوانید پس از اجرای یک برندینگ کاملاً توسعه یافته از مزایای بسیاری بهره مند شوید. این حرکت شما را قادر میسازد تا ارزش های اصلی شرکت خود را به مخاطبان هدف منتقل کنید . ایجاد وفاداری، اعتماد و اعتبار مشتری مستلزم ارائه تجربیات یکپارچه است. بنابراین وقتی برخی از ایرادات را مشاهده کردید، آنها را از بین خواهید برد.
برای هر شرکتی که به دنبال دستیابی به اهداف خود به طور کارآمد است، داشتن برندینگ ضروری است. با کمک آن، از ایده هایی که میتوانند به برند شما و شهرت آن لطمه بزنند، دور میشوید. شما فقط بر روی ابتکارات موفقی تمرکز خواهید کرد که برای کسب و کار شما سود آوردند. اکنون که اهمیت استراتژی برند را به وضوح درک کرده اید، بیایید برای جلوگیری از هرگونه سردرگمی، برند و استراتژی بازاریابی را با هم مقایسه کنیم.
استراتژی برند در مقابل استراتژی بازاریابی
اگرچه این دو اصطلاح به هم مرتبط هستند، اما تفاوت هایی نیز دارند. برای جلوگیری از سردرگمی در مورد برند و استراتژی بازاریابی، شرح هر کدام را با جزئیات مرور میکنیم.
برندینگ اصطلاحی است که شهرت، محصولات و خدمات شرکت را در بر میگیرد. برنامه استراتژیک شامل ارزش برند، موقعیت بازار، هدف، چشم انداز و مشتری ایده آل است. این نکات برای تیم های شرکت لازم است تا در یک جهت کار کنند و تصمیمات درست بگیرند. علاوه بر چشم انداز و هدف، استراتژی برند مستلزم اهداف بلندمدت برند نیز میباشد.
استراتژی بازاریابی یک نقشه راه است که روش های شرکت را برای انتقال پیام کلیدی به مخاطب هدف مشخص میکند. اجزای اساسی یک استراتژی بازاریابی شامل بازاریابی دیجیتال، استراتژی محتوا، تبلیغات، روابط عمومی و غیره است. استراتژی میتواند بر اساس اطلاعاتی که تیم شرکت دریافت میکند، تغییر کند. دادههای مشتری، بودجه و روندها میتوانند بر برنامه تأثیر بگذارند و تاکتیکهای آن را تغییر دهند.
اکنون که تفاوت را میدانید، اجازه دهید اجزای اصلی یک استراتژی برند را با شما آشنا کنیم تا بتوانید به وضوح اصول آن را درک کنید.
۶ مؤلفه کلیدی برندینگ
یک استراتژی برند جامع از ۶ جزء کلیدی تشکیل شده است. وقت آن است که آنها را مرور کنید تا شما را در توسعه استراتژی کسب و کارتان راهنمایی کند.
ثبات
اگر یک کسبوکار با پیام خود در پلتفرمهای مختلف سازگار باشد، به رسمیت شناخته شدن برند و وفاداری مشتری را به دست میآورد. هر اقدامی که یک شرکت انجام میدهد باید هماهنگ و برنامه ریزی شده باشد. در صدای برند، لحن، رنگها و محتوایی که ارتباط برقرار میکنید، ثابت باشید.
هدف
اساسی ترین چیز پشت کسب و کار شما هدف برند شماست. شما باید دلایلی که چرا در این تجارت هستید را بدانید. هنگامی که آن را پیدا کردید، باید آن را به تیم و مشتریان خود منتقل کنید. کسب درآمد تنها هدف شرکت شما نیست. باید دلیل بزرگتری وجود داشته باشد. پس از شناسایی هدف مشخص، بازگشت سرمایه بالاتری دریافت خواهید کرد، حجم فروش بیشتری خواهید داشت و مشتریان بیشتری را جذب خواهید کرد.
انعطاف پذیری
برای علاقه مند نگه داشتن مشتریان و مرتبط ماندن، شرکت ها باید انعطاف پذیر باشند. برندها برای جلب توجه مصرف کنندگان و رقابتی ماندن در بازار، کمپین های بازاریابی منحصر به فرد و خلاقانه ای ایجاد میکنند . انعطاف پذیری امکان تطبیق با نیازهای مخاطب را فراهم میکند. بنابراین اگر روش های قدیمی یک برند دیگر با مخاطبان کار نمیکند، زمان تغییر فرا رسیده است. روش های جدیدی را برای نزدیک شدن به مشتریان و خوشحال کردن آنها امتحان کنید.
هیجانی
بسیاری از مشتریان به جای استفاده از تفکر منطقی، بر احساسات متکی هستند. به همین دلیل است که بسیاری از شرکتها برای جذب احساسات انتخاب میکنند. از آنجایی که مردم اغلب برای ایجاد روابط و ارتباط نزدیک با دیگران تلاش میکنند، شرکت ها باید ارتباط عاطفی با مشتریان برقرار کنند.
وفاداری
اگر مشتریان فداکاری نشان دهند، برندها باید به آنها پاداش میدهند. وفاداری مشتری ارزش پاداش را دارد، زیرا به ایجاد بازخورد، نظرات و توصیه های مثبت کمک میکند. مشتریان وفادار میتوانند به عنوان سفیران برند و تبلیغ یک شرکت عمل کنند. برندها با نوشتن ایمیل های شخصی سازی شده و ارائه پیشنهادات، هدایا و تخفیف های ویژه از این مشتریان تشکر میکنند.
آگاهی رقابتی
امروزه رقابت در صنایع بالاست. شناخت رقبا و روش های آنها برای یک تجارت بسیار مفید خواهد بود. برندها رویکردهای موفق یا شکست خورده را بررسی میکنند. لازم است تاکتیک های آینده را ترسیم کنیم. به این ترتیب، یک شرکت میتواند استراتژی خود را بهبود بخشد و ارزش بیشتری را برای مشتریان به ارمغان بیاورد.
بنابراین اکنون که عناصر کلیدی را میدانید، بیایید به بخش بعدی برویم تا دریابیم که چگونه یک استراتژی برند برای شرکت خود ایجاد کنید.
چگونه یک برندینگ بسازیم؟
یک استراتژی قوی همه چیز برای موفقیت یک برند است. برای دستیابی به مشتریان و تقویت وفاداری مشتری باید هویت منحصر به فرد، محتوای با کیفیت و ثبات داشته باشید. از آنجایی که استراتژی برند برای موفقیت یک شرکت معنی زیادی دارد، ما چندین مرحله را آماده کرده ایم که باید برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود بردارید.
ماموریت، چشم انداز، هدف و ارزش ها را شناسایی کنید.
هر برندی دارای مجموعه ای از اصول و باورهایی است که از طریق وجود خود در بازار به همراه دارد. ماموریت، چشمانداز، هدف و ارزشها میتواند به شما کمک کند مشتریانی را به دست آورید و آنها را تشویق به ماندن در شرکت شما کند. شما باید عباراتی ایجاد کنید که هدف و ارزش های شما را روشن کند. به سوالاتی پاسخ دهید که مشتریان را قادر میسازد ماموریت و چشم انداز شما را درک کنند.
ماهیت برند خود را مشخص کنید.
برای برندینگ خود به سه عنصر کلیدی نیاز دارید: شخصیت، صدا و لحن.
شناسایی شخصیت برند
برای شناسایی شخصیت برند خود، باید ویژگی های انسانی شرکت خود را پیدا کنید. نام تجاری شما میتواند هیجان انگیز، باحال، پیچیده، فعال و غیره باشد. علاوه بر این، شخصیت باید ارزش ها، ماموریت و هدف شما را منعکس کند.
صدای برند خود را شناسایی کنید
گام بعدی این است که صدای برند خود را شناسایی کنید، روشی که با مخاطبان هدف خود صحبت میکنید، باید منحصر به فرد و قابل تشخیص باشد. با لحن، نگرش خود را نسبت به مشتریان منتقل میکنید. میتواند محترمانه و دوستانه باشد. این شامل کلمات، عبارات، سبک نوشتن و لحن احساسی شما برای برقراری ارتباط با مشتریان است. در نهایت، پیامهای خود را طوری تنظیم کنید که ارزش و شخصیت شما را نشان دهد.
روی دارایی های بصری خود کار کنید.
اکثر مشتریان وقتی به یک برند فکر میکنند به تداعی های بصری متکی هستند. به همین دلیل است که شرکت شما به هویت بصری نیاز دارد. هویت بصری شامل لوگو، رنگ ها، تصاویر و فونت است. این دارایی های منحصر به فرد نشان دهنده برند شما است و آن را از رقبا متمایز میکند. یک هویت بصری قوی به شما کمک میکند که یک احساس عاطفی و ارتباط با مشتریان خود ایجاد کنید و آنها را در مورد محصولی که ارائه میکنید به روز نگه دارید.
دستورالعمل ها را توسعه دهید.
این مرحله برای نوشتن قوانین برای کسانی که محتوا تولید میکنند، ضروری است. اگر با فریلنسرها کار میکنید، دستورالعمل برند مفید است. با کمک آن، آنها اهداف شما، راه های ایجاد محتوا و ارتباط با مخاطب هدف را درک خواهند کرد. شما ثبات بین تیم ها را کنترل خواهید کرد و از کیفیت محتوایی که آنها تولید میکنند، اطمینان حاصل خواهید کرد.
به طور خلاصه، شما با کمک یک آژانس تبلیغاتی باتجربه مانند پادان میتوانید برندینگ خاص کسب و کار خود را بسازید تا تمام مراحل خود را با کمک آن، سریعتر و کارآمدتر به اهداف اصلی خود برسانید.